پیک نیک

ساخت وبلاگ

همسر یه تیکه زمین تو محدوده شهر داره .بیست سال پیش خریده.هر وقت بهش میگیم اینجا را ساختمون سازی کن آباد بشه میگه فعلا خارج محدوده هست..میگیم خوب درخت بکار باغ بشه باز بهونه میاره..تو این اوضاع قرنطینه که دیگه هیچ جا نمیشه با خیال راحت رفت چند هفته هست که جمعه ها،با بچه ها میریم اونجا وبساط پیک نیک راه میندازیم.درسته زمین خالی هست ویک چار دیواری..ولی اطرافش جاهای سر سبز وخوش منطره ورودخونه هست  وبعد ناهار بچه ها میرن میگردن وعکسای پاییزی میگیرن به قول خودشون..حالا خوب یا بد به ما خوش میگذره.مامانم را هم میبریم که در این اوضاع خیلی حوصله اش سر میره .قبل اونم اکثرا با خواهرم بود ایام تعطیل یا جمعه ها..

روبروی زمین ما یک برج هست که گویا دوست برادرم هم خونش اونجاس واز او بالا والبته فاصله دور مارو میبینه وجمعه گذشته ، برادرم هم اونجا بوده..

حالا بشنوید از برادرم ،که پریروز بعداز مدتها برای کاری خونه مادرم بودیم.البته فقط فقط خودمون چهارتایی خواهر وبرادراومامانم..به محض دیدن من خنده مسخره ای کرد وگفت هووووم توبند بساط پهن میکنید!!!..منم فکر کردم از عکسای خوشگل بچه ها دیده ومیخواد تعریف کنه..نیشم باز شد وگفت کجا دیدی؟؟؟

خنده های شیطانی کردو گفت پریروز خونه دوستم بودم وشمارا نشون داد وگفت بو یازیخلار(بدبختا)هیچ جا را ندارن، جمعه ها میان تو این زمین اتراق میکنن..از صبح آتیش روشن کرده بودن.راست میگفت صبح زود من وشوهرم رفتیم خار وخاشاک را آتیش زدیم تا بچه ها اذیت نشن.ظهر هم آتیش درست کردیم برای کباب..این خنده داره؟؟

من نیشم نامحسوس بسته شد ولی شلیک های برادر جان نه...ادامه داد..من بهش گفتم اینیکه تو میگی خواهرمن وشوهرشه وکلی ثروت داره..اونم گفت پس  لاپ یازیخلار(دیگه بدبختر)

البته من فکر نمیکنم هیچ آدمی در باره خواهر دیگری اینجورحرف بزنه واین برادر خودش پیاز داغشو اضافه کرد.

اینجور وقتا که دلم میخواد چیزی بگم ولی خودمو نگه میدارم،سردرد خاصی میگیرم.حتی الان که مینویسم اونجوری شدم..آخه چی میشه که همخون آدم اینجوری میشه با آدم اونم ما که به هر ساز این برادرا وزن وبچشون میرقصیم.

دلم میخواست بگم برادر ما  بدبخت نیستم، تو این قرنطینه که نه رستورانی میتونیم بریم نه تفریحگاهی، برای بچه هامون شادی درست میکنیم.

تو چی که زن مریضت ودختر جوانت را میذاری خونه وروز تعطیل  با دوستاتی!!از پسرت هم که خبر نداری با کی وکجا میگرده واکثرا هم باهم قهرید..حالا یازیخ وبچارا تویی یا ما.

یا مثلا باغ داری یه روز مادرت رو بردی دلش واشه؟

عروس دهه شصت...
ما را در سایت عروس دهه شصت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zarrinpur94o بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1399 ساعت: 9:06