دهه هفت زندگی

ساخت وبلاگ

امروز اولین روز از دهه هفت زندگیم بود.

جوانتر که بودم سالمندی برام زیاد جالب به نظر نمیومد.

ولی خداراشکر الان حس خوبی دارم .امروز نهار مهمون تازه عروس بودیم.سوین ومادرم هم بودن.دست عروس وداماد دردنکنه  حسابی تو زحمت افتاده بودن. 

به چشم بر هم زدنی دوهفته از عروسی آیسان گذشت.

تا دور هم جمع میشیم صحبت عروسیه..امروز هم فیلمها وعکسایی که با گوشی گرفته بودن ؛گذاشتن ودیدیم..خیلی صحنه ها بود که من ندیده بودم وبرام جالب بود.

برای من بهترین روزهای زندگیم عروسی بچه هامه..

البته روز تولدشون رو هم دوست دارم .ولی عروسی را بیشتر.

مخصوصا اونجا که میگن پدر ومادرا بیان وسط.

ولی در مورد عروسی آیسان یک حسی داشتم که خیلی تازگی داشت.وقتی عروس وداماد وارد تالار شدن من ناخودآگاه رفتم به لحظه دنیا اومدن آیسان واشک تو چشام حلقه زد.خدایا این آیسان کوچولوی منه عروس دهه شصت...

ما را در سایت عروس دهه شصت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zarrinpur94o بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1400 ساعت: 15:48